نقش تحلیل بنیادی ارزهای دیجیتال در موفقیت سرمایهگذاری انکارناپذیر است و در این مقاله سعی شده است، به برخی جنبههای این موضوع پرداخته شود. در صورتی که عوامل موثر بر ارزش داراییها به خوبی شناخته شود، پیشبینی آینده آنها و در نتیجه سرمایهگذاری، با ریسک کمتری همراه خواهد بود.
بنابراین، برای تجربه یک سرمایهگذاری موفق، اولین گام، داشتن یک بینش کلی از شرایط اقتصاد کلان و تشخیص یک یا چند متغیر پیشنگر است. سرمایهگذاری در صنعت رمز ارزها نیز از این قاعده مستثنی نیست.
نمیتوان از نقش تحلیل بنیادی در موفقیت سرمایهگذاری گفت و تورم را نادیده گرفت. در مقطع فعلی مهمترین فاکتوری که میتواند پارادایم فعلی اقتصاد جهان را تغییر دهد، بحث تورم آمریکا و به دنبال آن بررسی راهبرد فدرال رزرو در تعیین نرخ بهره و سیاستهای پولی است. این نکته نباید فراموش شود که مساله اصلی خود تورم نیست، بلکه نااطمینانی است که در فضای تورمی اقتصاد ایجاد میشود.
البته تورم میتواند به نفع بازارهای مالی و کریپتوکارنسیها باشد، اما واکنش احتمالی سیاستگذاران به این موضوع نقش تعیینکننده خواهد داشت.
شاخص قیمت مصرفکننده در ماه ژوئن 2021 برای تمام مصرفکنندگان شهری ایالات متحده آمریکا 0.9 درصد افزایش یافته است. این عدد پس از رشد 1 درصدی شاخص قیمت مصرفکننده در ماه ژوئن 2008 بزرگترین تغییر ماهانه قیمتها در آمریکا محسوب میشود.
همچنین، طی 12 ماه گذشته، شاخص قیمت در این کشور بدون تعدیل فصلی، 5.4 درصد رشد کرده است. که از آگوست 2008 رکورد بالاترین تورم آمریکا را به خود اختصاص میدهد. شاخص قیمت خودروهای دست دوم و کامیونها رشد شدید 10.5 درصدی را تجربه کرده است و این رشد قیمت در بیشتر بخشها مشاهده میشود. این رشد غیرعادی باعث شده بعضی از آمریکاییها در سالهای اخیر سودهای چشمگیری کنند. اگر اثر این بخش را موقتی فرض کنیم هسته اصلی تورم آمریکا در سطح نرمال 2 درصدی قرار میگیرد.
بررسی علت این رشد میتواند چشمانداز جالبی از وضعیت فعلی اقتصاد آمریکا نشان دهد. قسمتی از این رشد قیمت، ناشی از تقاضای سرکوبشده در دوران قرنطینهای است که در چند ماه اخیر خود را نمایان کرده است. دلیل بعدی آن که نقش پررنگتری نیز دارد. نتیجه افزایش تقاضا ناشی از چکهای پرداختی به مردم از طرف دولت و نرخ بهره واقعی منفی (محرک گرفتن وام خرید خودرو) است.
آمریکا در این شرایط از تئوری مدرن پولی (M.M.T) پیروی میکند. که به سیاستگذار آمریکایی پیشنهاد میدهد تا زمانی که تورم، سیگنال رشد پایدار را بدهد پول چاپ کند. طرفداران این تئوری دلیل این پیشنهاد خود را استفاده جهانی از دلار و قابلیت صادر کردن تورم به چرخه تجارت جهانی میدانند. از طرف دیگر آنها معتقدند که طرف عرضه در اقتصاد آمریکا کاملا کششپذیر است و میتواند مازاد تقاضای موجود را پس از مدتی جذب کند.
در شرایط امروز هر دوی این استدلالها بیشتر از همیشه زیر سوال هستند. چون از یک طرف همهگیری کرونا سرعت چرخش کالا و خدمات را در جهان کند کرده است. و از طرف دیگر، در ایالات متحده آمریکا عرضه تحت تاثیر محدودیت کرونایی و سیاستهای مالیاتی بایدن تحت فشار قرار دارد. و نمیتواند به سرعت گذشته مازاد تقاضای به وجود آمده از ناحیه پول چاپ شده را جذب کند.
با این حال به نظر میرسد. با دید کوتاهمدت بازارهای مالی جهان میتوانند روی راهبرد تحمل تورم فدرال رزرو و حساب باز کردن آن بر روی مقطعی بودن تورم در آمریکا شرط ببندند.
شاید در نگاه اول بگویید، نقش ویروس کرونا در تحلیل بنیادی ارزهای دیجیتال، کم رنگ باشد. اما با دید میانمدت در بازارهای جهانی، مهمترین عاملی که میتواند کمک شایانی در پیشبینی شرایط پیش رو کند. آمار همهگیری کرونا و واکسیناسیون آن در جهان است. اگر بار دیگر سویه دلتا ویروس کرونا، باعث افزایش تعداد مبتلایان جدید شود و روند واکسیناسیون نتواند از وقوع این امرجلوگیری کند. دوباره محدودیتها برمیگردند، کششپذیری عرضه کاهش مییابد و در نتیجه شرایط برای پایداری تورم بالا مهیا میشود. از طرف دیگر تمایل و امکان سیاستگذاران برای به کارگیری سیاستهای حمایتی جدید کمتر میشود.
بنابراین، نتیجه در مورد شرایط کلان اقتصادی این شد که در کوتاهمدت میتوان به ثبات متغیرهای کلان وزن بیشتری داد. اما ریسک شیوع دوباره ویروس کرونا و محدودیتهای بیشتر سیاستگذاران در به کارگیری سیاستهای حمایتی در میانمدت بازارهای مالی از جمله بازار کریپتوکارنسیها را تهدید میکند.
در گام بعدی نقش تحلیل بنیادی ارزهای دیجیتال، نوبت به بررسی وضعیت کلی صنعت کریپتوکارنسیها میشود. با وجود رشد بسیار بالای آلت کوینها به خصوص در یک سال اخیر، همچنان میتوان گفت که کل بازار کریپتوکارنسیها، گروگان بیت کوین است و شناسایی سود از باز کردن پوزیشن خرید در سایر ارزهای دیجیتال، در صورتی که بیت کوین زیر بار فروش باشد، بسیار مشکل است. این همبستگی بین روند صعودی آلت کوینها با بیت کوین نشان میدهد که هنوز راه تمام اعضای جامعه کریپتوکارنسی با بیت کوین یکی است. ذکر این نکته خالی از لطف نیست که ممکن است این قانون سرانگشتی همیشه پابرجا نباشد، چرا که بیت کوین انعطافپذیری لازم را برای تطبیق با شرایط جدید ندارد.
در شرایط کنونی، ارزش بازار صنعت کریپتوکارنسی به اندازهای بزرگ شده است که اقتصاد جهانی نمیتواند آن را نادیده بگیرد. از یک سو به نظر میرسد مساله ماینینگ (استخراج) و مصرف برق و از طرف دیگر و مهمتر از آن، مساله ناشناس بودن و غیر قابل ردیابی بودن بعضی از نقل و انتقالات در دنیای کریپتوکارنسیها توجه نهادهای قانونگذار را به خود جلب کرده است.
دولت چین پس از انتشار اولین ارز دیجیتال دولتی، هرگونه فعالیت مرتبط با صنعت رمزارزها را ممنوع اعلام کرد. در مقیاس جهانی مهمترین فعالیتی که چینیها در این حوزه انجام میدادند، استخراج بیت کوین بود. اهمیت هش ریت شبکه بیت کوین از آن جهت است که هر چقدر این عدد بیشتر باشد شبکه بیت کوین امنیت و اعتباری بیشتری دارد. از همین رو میتوان همگرایی بلندمدتی بین تغییرات قیمت بیت کوین با هش ریت شبکهاش مشاهده کرد. فاکتور مهمی که میتواند کمک شایانی در پیشبینی شرایط هش ریت شبکه کند سهم باقیمانده کشور چین است.
ممنوعیت استخراج بیت کوین در چین از آن جهت که میتواند در میانمدت به غیرمتمرکزتر شدن آن بیانجامد به نفع بیت کوین خواهد بود. قبل از سختگیریهای جدید، چین سهم بسیار بالایی از این فعالیت را به خود اختصاص داده بود، طوری که استخرهای مستقر در خاک این کشور حدود 64 درصد کل هش ریت شبکه بیت کوین را در اکتبر 2020 بود. با ممنوعیت استخراج بیت کوین در این کشور، سهم آن از کل هش ریت شبکه در آوریل 2021 به 46 درصد رسید. ماینرهای آمریکایی و قزاقستانی مهمترین جانشین برای ماینرهای چینی هستند.
این فاکتور کلیدی درون شبکهای از اکتبر 2020 تا آوریل 2021 که سهم چین از کل هشریت در حال کاسته شدن بود همچنان به رشد خود ادامه داد تا اینکه در اواسط می2021 به اوج 178 تراهشی رسید. و پس از آن با ریزش شدید 51 درصدی به کف 89 تراهشی رسید و رشد 17 درصدی را تجربه کرده است.
اگر فرض کنیم سهم 46 درصدی چین تا ماه میحفظ شده باشد حدود 80 تراهش از هش ریت شبکه بیت کوین در کشور چین استخراج میشود. به نظر نمیرسد سهم قابلتوجهی از استخراج بیت کوین در چین استخراج شود؛ بنابراین، ریسک ضربه زدن به اعتبار بیت کوین از این طریق کاهش یافته است. رشد پس از این ریزش هم میتواند ناشی از رشد استخراج در کشورهایی مثل آمریکا، قزاقستان و ایران به دلیل کاهش سختی شبکه و جذابتر شدن سود این فعالیت در این کشورها باشد.
در حال حاضر، قانونگذاری به مهمترین چالش پیش روی این صنعت تبدیل شده است و هرگز نمیتوان تاثیر این فاکتور در عملکرد نقش تحلیل بنیادی ارزهای دیجیتال، نادیده گرفت. در چند ماه گذشته خبرهای بدی از حوزه قانونگذاری و ممنوعیت کریپتوکارنسیها در کشورهای مختلف آسیایی و اروپایی به گوش رسیده است. اما اتفاقات تعیینکننده در بزرگترین اقتصاد و هاب تکنولوژی و مالی جهان یعنی ایالات متحده آمریکا رخ میدهد.
به نظر میرسد جبهه اول قانونگذاری حوزه کریپتوکارنسیها، به قانونگذاری استیبل کوینها و اِعمال محدودیتهای انتقال (قوانین ضد پولشویی) توسط پول فیات به این کوینها باشد و خود رمزارزها از ممنوعیت مصون بمانند. این محدودیتها در گام نخست میتواند ریسک موجود را کم رنگ کند و باعث شود، این حوزه به محرکهای اقتصادی واکنش بهتری نشان دهد.
اما در میان مدت هم قانونگذاران نمیتوانند از مساله عدم احراز هویت و رمزارزهای غیرقابل ردیابی مثل مونرو و زی کش به سادگی گذر کنند. به نظر میرسد این موضوع به چالش بزرگ این صنعت تبدیل شود و برخی کوینها را متمایز کند.
در صورت وقوع این اتفاق رمزارزهایی که انعطافپذیری بیشتری دارند ( مانند آدا، اتریوم و استلار) میتوانند با انطباق شرایط خود (برای مثال احراز هویت والتها) به حیات خود ادامه دهند.
اما رمزارزی مانند بیت کوین که این انعطافپذیری را ندارد، میتواند از این محل ضربه ببیند؛ مخصوصا اگر ممنوعیت استخراج در آمریکا هم وضع شود. رمز ارز غیرقابلردیابی چون مونرو هم احتمالا به دالانهای تاریک اقتصاد غیررسمی رانده شود.
خرید والهای بزرگ (بازیگران اصلی) در محدوده 28 هزار دلاری را میتوان به تمایل آنها در حمایت از بیت کوین تعبیر کرد. این در حالی است که کم کم ماینرها در حال فروش بیت کوینهای خود هستند و اگر روند نزولی کمی بیش از این به طول بیانجامد بر روی رفتار این بازیگران بزرگ بازار نیز تاثیر خواهد گذاشت.
با در نظر گرفتن این عوامل و شرایط نموداری بیت کوین دو سناریو را میتوان برای بیت کوین متصور بود. در یک سناریو تحت فشار اخبار و محدودیتهای جدید، بیت کوین حمایت مهم 28 هزار دلاری را از دست میدهد که در این صورت میتوان گفت بازیابی روند صعودی آن تا پایان سال میلادی جاری بسیار مشکل است.
یا اینکه میتواند تحت تاثیر رشد هش ریت شبکه و کمرنگ شدن ریسک قانونگذاری برای بیت کوین، خود را بالای محدوده 33 هزار دلاری تثبیت کند که در این صورت در گام نخست، احتمال رشد آن تا محدوده 40 هزار دلاری بسیار زیاد میشود.
در این مقاله سعی شد به نقش تحلیل بنیادی ارزهای دیجیتال اشاره شود و در این راستا به عواملی مثل تورم، شیوع کرونا، ممنوعیت استخراج و قانونگذاری پرداخته شد. با توجه به مطالب گفته شده، در شرایط فعلی، مهمترین عامل اقتصاد کلان که باید در نظر گرفته شود، میزان شیوع سویه دلتای ویروس کرونا و بازگشت محدودیتها در اقتصادهای پیشرفته است. نکتهای که میتواند به پایدار شدن تورم بالا در ایالات متحده و کمتر شدن توان فدرال رزرو در بکارگیری بسته محرک اقتصادی و تقویت دلار منجر شود.
برای اطلاع از آخرین و بروزترین تحلیل های بنیادی:شامل داده های آنچین،تحلیل تکنیکال پرایس اکشن کاربردی،تحلیل و بررسی داده های کلان اقتصادی.اتراکس را در شبکه های اجتماعی دنبال و یا از بلاگ اتراکس دیدن نمایید.
اتراکس، صرافی ارز دیجیتال با خدمات خودکار و پرداخت از طریق درگاه بانکی است. خرید و فروش ارزهای دیجیتال گوناگون به صورت سریع و امن در اتراکس انجام میشود. با مزایایی نظیر سرعت، امنیت، تنوع و سهولت، اتراکس بهترین گزینه برای خرید و فروش ارزهای دیجیتال است. همین حالا به اتراکس ملحق شوید و تجربه کار با صرافی مدرن و راحت را تجربه کنید.
بیشتر بخوانید:
نظرات
ارﺳﺎل ﻧﻈﺮ ﺟﺪﯾﺪ