در مقاله تحت عنوان “نقش تحلیل بنیادی در موفقیت سرمایه گذاری” مقدمهای در مورد این روش تحلیل ارائه شد. در این مقاله سعی داریم به معرفی شاخصها و ابزارهای تحلیل بنیادی در کریپتوکارنسیها بپردازیم. پیش از این گفته شد که معیارهای تحلیل بنیادی، دادههای کمّی و گاهی کیفی هستند که از آنها در تحلیل پایه استفاده میشود. این معیارها اغلب بهتنهایی اطلاعات کاملی در اختیار ما نمیگذارند. برای درک عمیقتر باید از شاخصها و ابزارهای تحلیل بنیادی استفاده کرد.
مقدمه
اندیکاتورها اغلب معیارهای چندگانه را با استفاده از فرمولهای آماری ترکیب میکند تا تحلیل روابط را آسانتر کند. با این حال، همپوشانیهایی نیز بین معیارها و اندیکاتورها وجود دارد که دقت تعریف را کاهش میدهد.
هر چند تعداد کیف پولهای فعال ارزشمند است، اما با ترکیب آنها با دادههاست که میتوان به درک عمیقتری رسید. این کار میتواند با محاسبه درصد مجموع کیف پولها یا تقسیم ارزش جاری بازار به تعداد کیف پولهای فعال انجام شود.
ابزارهای تحلیل بنیادی گردآوری معیارها و شاخصها را تسهیل میکند. برخی ابزارها این امکان را به شما میدهند که اندیکاتورهای شخصی خود را با معیارهای انتخابیتان بسازید.
ترکیب معیارها و ایجاد اندیکاتورهای تحلیل بنیادی
با مطالعه مقاله “معیارهای تحلیل بنیادی” اکنون باید با تفاوتهای معیارها و اندیکاورها آشنا شده باشید. میدانیم هر معیاری کاستیهایی نیز دارد. علاوه بر این، اگر برای بررسی هر پروژهی رمزارز فقط مجموعهای از اعداد را در نظر بگیرید، بسیاری از اطلاعات مهم از نظرتان دور خواهد ماند. سناریوی زیر را در نظر بگیرید:
کوین A | کوین B | |
ارزش جاری بازار | $100,000,000 | $5,000,000 |
تعداد تراکنشها (6mo) | 20,000,000 | 40,000,000 |
میانگین ارزش تراکنش (6mo) | $50 | $100 |
آدرسهای فعال (6mo) | 30,000 | 2,000 |
اگر دو گزینه فوق را فقط از لحاظ تعداد آدرسهای فعال مقایسه کنیم، اطلاعات واضحی به دست نمیآید. قطعاً میتوان گفت طی شش ماه گذشته، آدرسهای فعال کوین A در مقایسه با تعداد آدرسهای فعال کوین B بیشتر بوده است، اما این تحلیل به هیچ وجه جامع نیست. این آمار چه ارتباطی با ارزش کل جاری بازار یا تعداد تراکنش کوینها دارد.
رویکرد محتاطانهتر این است که نوعی نسبت مشخص ایجاد کنیم که بتوان آن را برای آمار مربوط کوین A و B استفاده کرد. به این ترتیب، معیارهای این دو کوین را کورکورانه و به صورت جداگانه مقایسه نخواهیم کرد. در عوض، استانداردی برای ارزشگذاری مستقل هر کوین خواهیم داشت.
برای مثال، ممکن است به این نتیجه برسیم که رابطه بین ارزش جاری بازار و تعداد تراکنشها در طول زمان در مقایسه با در نظر گرفتن ارزش جاری بازار به تنهایی، اطلاعات گویاتری به ما میدهد. در این حالت، میتوان ارزش جاری بازار را بر تعداد تراکنشها تقسیم کرد. این نسبت برای کوین A و B به ترتیب 5 و 0.125 است.
فقط با همین نسبت میتوان نتیجه بگیریم که ارزش ذاتی کوین B از کوین A بیشتر است، چون عدد محاسبهشده کوچکتر است. این یعنی تعداد تراکنشهای کوین B نسبت به ارزش جاری بازار بسیار بیشتر بوده است. بنابراین، ممکن است اینگونه به نظر برسد که کوین B سودمندی بیشتری دارد یا اینکه کوین A بیشتر از ارزش ذاتی آن ارزشگذاری شده است.
البته نباید هیچیک از این مثالها را به عنوان پیشنهاد سرمایهگذاری تلقی کرد. هرکدام از این معیارها بخشی از پازل بزرگتر را میسازند. بدون درک اهداف پروژه و کارکرد کوینها، نمیتوان تعیین کرد که آیا کمتر بودن تعداد تراکنشهای کوین A امری مثبت یا منفی است.
نسبت NVT در تحلیل بنیادی ارزهای دیجیتال
نسبت مشابهی که در بازار رمزارزها محبوبیت پیدا کرده است، نسبت «ارزش شبکه به تراکنش» (NVT) است. این نسبت برای اولین بار تحلیلگری با نام ویلی وو مطرح کرد. بهزبان ساده، این نسبت از طریق تقسیم ارزش جاری بازار (یا ارزش شبکه) بر میزان تراکنشها (بهطور معمول روی نمودار روزانه) محاسبه میشود.
در ادامه به طور خلاصه فقط به بررسی برخی اندیکاتورها و ابزارهای تحلیل بنیادی میپردازیم. به طور کلی، تحلیل بنیادی با توسعه سیستم برای ارزیابی پروژهها در حوزههای مختلف ارتباط دارد. بنابراین، هرچه مطالعات کیفی بیشتر باشد، دادههای بیشتری وجود خواهد داشت.
معیارها و اندیکاتورهای کلیدی تحلیل بنیادی
اندیکاتورها و معیارهای بسیار زیادی وجود دارند. اگر به تازگی تصمیم گرفتهاید که از ابزارهای تحلیل بنیادی استفاده کنید، کارتان را با پرکاربردترین اندیکاتورها و معیارها شروع کنید. هر کدام از آنها تنها برخی از جنبهها را پوشش میدهند، بنابراین، از اندیکاتورها و معیارهای متنوعی استفاده کنید.
نسبت ارزش شبکه به تراکنشها (NVT)
شاید درباره نسبت قیمت به درآمد (P/E) شنیده باشید که برای تحلیل سهام استفاده میشود؛ اندیکاتور ارزش تراکنش شبکه (روزانه) نیز تحلیل مشابهی ارائه میدهد. این نسبت بهسادگی با تقسیم ارزش جاری بازار کوین به حجم تراکنش روزانه محاسبه میشود.
از حجم تراکنش روزانه بهعنوان جانشین ارزش ذاتی کوین استفاده میشود. این مفهوم بر این فرض استوار است که هر چه حجم بیشتری در سیستم، جریان داشته باشد، ارزش پروژه بههمان نسبت بیشتر خواهد بود.
اگر ارزش جاری بازار کوین افزایش یابد ولی حجم تراکنش با آن همراهی نکند، بازار وارد منطقه حباب میشود. قیمتها افزایش مییابند بدون آنکه ارزش ذاتی به همان نسبت افزایش یابد. در وضعیت معکوس، قیمت کوین یا توکن ممکن است ثابت بماند اما حجم تراکنشهای روزانه افزایش یابد. این سناریو میتواند بیانگر سیگنال احتمالی خرید باشد.
هرچه ارزش این نسبت بالاتر باشد، احتمال وقوع حباب بیشتر خواهد بود. این حالت را معمولاً زمانی میتوان دید که نسبت ارزش شبکه به تراکنش بالای 90-95 است. کاهش این نسبت نشانگر آن است که ارزش رمزارز مورد نظر کمتر از ارزش ذاتی آن ارزیابی شده است.
نسبت ارزش بازار به ارزش محققشده (MVRV)
قبل از بررسی دقیق این آمار باید با مفهوم ارزش محققشده دارایی آشنا شویم. به بیان ساده، ارزش بازار یا ارزش جاری بازار به حاصلضرب عرضه کوین در قیمت جاری بازار گفته میشود.
از طرفی، ارزش محققشده شامل کوینهای گمشده در کیف پولهای غیرقابلدسترس نمیشود، بلکه ارزشگذاری کوینهای موجود در کیف پول بر حسب قیمت بازار در زمان آخرین انتقال صورت میگیرد. برای مثال، بیتکوینی که از فوریه 2016 در کیف پول گم شده است، حدود 400 دلار ارزشگذاری خواهد شد.
برای محاسبه اندیکاتور MVRV، ارزش جاری بازار را به ارزش محققشده تقسیم میکنیم. اگر ارزش بازار در مقایسه با ارزش محققشده بسیار بالاتر باشد، تقریبا نسبت بالایی حاصل خواهد شد. نسبت بالای 3.7 بیانگر قریبالوقوع بودن فروش است، چون معاملهگران از بیشارزشگذاری کوین مورد نظر سود خواهند برد.
این عدد نشان میدهد ارزش فعلی کوین بیشتر از ارزش ذاتی آن است. این وضعیت را میتوان در دو فروش بزرگ بیتکوین در 2014 (MRVR تقریباً 6) و 2018 (MRVR تقریباً 5) مشاهده کرد. اگر ارزش کوین بیش از حد پایین یا زیر 1 باشد، بازار بیشارزشیابی شده است. این وضعیت میتواند نقطه خوبی برای خرید باشد، چون فشار خرید افزایش مییابد.
مدل سهام به جریان
اندیکاتور سهام-به-جریان (Stock-to-flow) از شاخصهای محبوب قیمتی رمزارزهایی است که معمولاً عرضه محدودی دارند. در مدل سهام به جریان، به هر رمزارز بهعنوان منبع ثابت و کمیاب نگاه میشود، دیدگاهی که درمورد سنگها یا فلزات گرانبها هم وجود دارد. بهدلیل محدود و معلوم بودن عرضه و نبود هیچ منبع جدید دیگر، سرمایهگذاران از این داراییها برای ذخیره ارزش استفاده میکنند.
این اندیکاتور با تقسیم مجموع عرضه کل در گردش به مقدار تولیدشده در هر سال محاسبه میشود. در بیتکوین، با استفاده از ارقام و دادههای گردش برای کوینهای جدیداً استخراجشده میتوان این کار را بهسادگی انجام داد. کاهش بازده استخراج منجر به بالا رفتن این نسبت میشود که منعکسکننده کمیابی دارایی مورد نظر است، و آن را ارزشمندتر میکند. با نصف شدن دورهای پاداش استخراج بیتکوین، انعکاس آن را میتوان در جریان کوینهای جدید در بازار مشاهده کرد.
همانطور که مشاهده میکنید عملکرد اندیکاتور سهام-به-جریان در مورد قیمت بیتکوین قابل قبول است. قیمت بیتکوین روی میانگین نسبت 365 روز سازگاری خوبی نشان میدهد. با این حال، این مدل ضعفهایی هم دارد.
برای مثال، نسبت سهام-به-جریان طلا در حال حاضر حدود 60 است. این یعنی استخراج موجودی فعلی طلا با جریان فعلی، 60 سال طول خواهد کشید. اگر پیشبینی قیمت و ارزش جاری بازار را بالاتر از ثروت جاری جهان تعیین کنیم، استخراج بیتکوین با نسبت تقریبی سهام به جریان 1600 حدود 20 سال طول خواهد کشید.
مدلهای سهام-به-جریان با تورم به مشکل برمیخورند، چون این به معنی قیمت منفی است. از آنجا که افراد کلید کیفهای پولها خود را گم میکنند و بیتکوین بیشتری تولید نمیشود، شاهد نسبت منفی خواهیم بود. اگر این مطلب را بهطور گرافیکی نشان دهیم مشاهده خواهیم کرد که نسبت جریان سهام-به-جریان به سمت بینهایت میرود و سپس منفی میشود.
نمونههایی از ابزارهای تحلیل بنیادی
«بیسرنک»
«بیسرنک» «Baserank» پلتفرم پژوهشی برای داراییهای رمزارز است که اطلاعات و نظرات تحلیلگران و سرمایهگذاران را یکپارچه میکند. پس از میانگینگیری از نمره هر یک از نظرات، نمره کلی بین 0 تا 1 به رمزارز تعلق میگیرد.
برای کسانی که حق اشتراک پرداخت کردهاند، نقد و بررسیهای پرمیوم (نسخه پولی) وجود دارد، اما کاربران آزاد نیز میتوانند کلیات جامعی از نظرات در قالب بخشهای مجزا شامل تیم، کاربرد و ریسک سرمایهگذاری مشاهده کنند.
درصورت کمبود زمان و نیاز به مرور کلیات پروژه یا کوین، تجمیعکنندهای نظیر «بیسرنک» برایتان مناسب خواهد بود. با این حال، همیشه قبل از سرمایهگذاری در مورد پروژههای مورد علاقه خود بررسی دقیق انجام دهید.
«کریپتو فیز»
همچنان که از نام این ابزار برمیآید، «کریپتو فیز» کارمزدهای 24 یا هفت روز گذشته هر شبکه را نشان میدهد. از این معیار بهآسانی میتوان برای تحلیل ترافیک و کاربرد شبکه بلاکچین استفاده کرد. تقاضا برای شبکههایی با کارمزد بالا معمولاً زیاد است.
با این حال، ارزش ظاهری این معیار را نباید مبنا قرار داد. برخی بلاکچینها اساساً با در نظر گرفتن کارمزد پایین ساخته شدهاند و لذا مقایسه آنها با شبکههای دیگر مشکل است. در این موارد، بهتر است این رقم را در کنار میزان تراکنشها یا معیارهای دیگر ارزیابی کرد. برای مثال، کوینهایی با ارزش بازاری بالا مثل «دوج کوین» یا «کاردانو» بهدلیل کارمزد تراکنش کمی که دارند در پایین نمودار قرار میگیرند.
«گلاسنود استدیو»
«گلاسنود استدیو» دامنه وسیعی از معیارها و دادهها را نمایش میدهد. همانند بسیاری از ابزارها، این ابزار نیز مستلزم اشتراک است. با این حال، دادههای درونزنجیرهای رایگانی که این ابزار ارائه میدهد، برای سرمایهگذاران تازهوارد مناسب است. پیدا کردن تمام اطلاعات در یک مکان بهجای استفاده از جستوجوگرهای بلاکچین بهمراتب آسانتر است. نقطه قوت اصلی «گلاسنود» در این است که در دستهها و زیردستههای متریک بسیار زیادی میتوانید به جستوجو بپردازید. با این حال، این ابزار برای علاقمندان به پروژههای زنجیره هوشمند بایننس محدودیتهایی دارد.
کسانی که میخواهند معیارهای خود را با تحلیل تکنیکال ترکیب کنند، «گلاسنود استدیو» پلتفرم تعبیهشدهای با تمام ابزارهای «تریدینگ ویو» فراهم کرده است. سرمایهگذاران و معاملهگران معمولاً برای تصمیمگیری از ترکیب چندین تحلیل استفاده میکنند. انجام همه این کارها در یک مکان امتیاز محسوب میشود.
نکته مهم
خوانندگان این مقاله و کاربران ارزهای دیجیتال میتوانند تمامی مقالات و تحلیل های بنیادی و مهم بازار را از بلاگ اتراکس مشاهده و مطالعه کنند. نکته مهم اینجاست که شاخص ها و اندیکاتورهای بنیادی که در مقالات تحلیلی اتراکس استفاده میشود، مربوط به اشتراک های پولی سایت های مهم است اما صرافی حرفه ای اتراکس این تحلیل ها را بطور رایگان در خدمت کاربران و علاقمندان به این حوزه قرار می دهد.
سخن پایانی
اگر تحلیل بنیادی به درستی انجام شود، میتواند بینش ارزشمندی در مورد رمزارزها ایجاد کند که از طریق تحلیل تکنیکال ممکن نیست. قابلیت تفکیک قیمت بازار از ارزش «واقعی» شبکه، مهارتی شگرفی برای انجام معاملات است.
البته، تحلیل تکنیکال میتواند پیشبینیهایی انجام دهد که از عهده تحلیل بنیادی خارج است. به همین دلیل، معاملهگران این روزها از ترکیب هر دو استفاده میکنند.
همانند سایر استراتژیهای معاملاتی، تحلیل تکنیکال نیز فقط در محدوده خاصی عمل میکند. امیدواریم این مقاله به شما در درک برخی عوامل که پیش از ورود به موقعیتهای معاملاتی یا خروج از آنها باید در نظر بگیرد کمک کرده باشد.
لازم به ذکر است که ابزارهای تحلیل بنیادی فراوانی وجود دارد، که در این مقاله به برخی از مهمترین آنها اشاره شد.
اتراکس؛ صرافی ارزهای دیجیتال
می خواهید بهترین صرافی برای خرید و فروش ارزهای گوناگون با خدمات خودکار و درگاه بانکی را بشناسید؟ اتراکس بهترین گزینه است!
اتراکس، صرافی ارزهای دیجیتال با خدمات خودکار و پرداخت از طریق درگاه بانکی است. خرید و فروش ارزهای دیجیتال گوناگون به صورت سریع و امن در اتراکس انجام میشود. با مزایایی نظیر سرعت، امنیت، تنوع و سهولت، اتراکس بهترین گزینه برای خرید و فروش ارزهای دیجیتال است.
همین حالا به اتراکس ملحق شوید و تجربه کار با صرافی مدرن و راحت را تجربه کنید.